وقت نماز صبح.نزديك اذان صبح از طرف مشرق سفيده اي رو به بالا حركت مي كند كه آن را فجر اول (فجر كاذب) مي گويند؛ موقعي كه آن سفيده پهن شد، فجر دوم (فجر صادق) و اول وقت نماز صبح است و آخرِ وقت نماز صبح موقعي است كه آفتاب بيرون مي آيد.

توضيح المسائل، مسأله 741.
س - شبهايي كه مهتاب تا صبح هست، اگر كسي يقين كند كه فجر صادق طالع شده، آيا مي تواند نماز صبح را بخواند، يا بايد صبر كند تا سفيدي صبح به طور محسوس آشكار شود و وظيفه او در امساك روزه ماه مبارك رمضان چگونه است و در صورتي كه وقت نماز از اول آشكار شدن سفيدي باشد، در شبهاي ابري يا در شهرستانهايي كه روشنايي برق به حدي زياد است كه بايد خيلي صبر كرد تا سفيدي آشكار شود، اگر به اندازه ده دقيقه از اول فجر صبر كند، بعد از ده دقيقه وقت نماز است يا نه.
ج - احتياط لازم در شبهاي مهتاب آن است كه صبر كند تا سفيده صبح در افق ظاهر شود و غلبه كند بر روشنايي مهتاب، بلكه خالي از وجه نيست و اين حكم در روشني برق و شبهاي ابري نيست و در روزه احتياط كند و در شبهاي مهتاب اگر چه بعيد نيست كه لازم نباشد امساك قبل از آنچه ذكر شد.

توضيح المسائل، مسأله 754.


وقت فضيلت نماز صبح.
وقت فضيلت نماز صبح از اول طلوع صبح صادق است تا پيدا شدن سرخي طرف مشرق (حمره مشرقيه) و در غير اين وقت تا قبل از طلوع آفتاب اگر نماز صبح خوانده شود، در وقت اِجزا مي باشد، ولي مستحب است انسان نماز صبح را طوري بخواند كه هوا هنوز خوب روشن نشده باشد.

عروة الوثقى، اوقات الصلاة اليوميه، مسأله 10.


اول ظهر چه زماني است.
اگر چوب يا چيزي مانند آن را (شاخص) راست در زمين هموار فرو برند، صبح كه خورشيد بيرون مي آيد، سايه آن به طرف غرب مي افتد و هر چه آفتاب بالا مي آيد، اين سايه كم مي شود و در شهرهاي ما در اول ظهر شرعي به آخرين درجه كمي مي رسد و ظهر كه گذشت سايه به طرف مشرق بر مي گردد و هر چه خورشيد رو به مغرب مي رود، سايه زيادتر مي شود، بنابراين وقتي كه سايه به كمترين درجه خود رسيد و دو مرتبه رو به زياد شدن گذاشت، معلوم مي شود ظهر شرعي شده است، ولي در بعضي از شهرها، مثل مكه كه گاهي موقع ظهر سايه به كلي از بين مي رود بعد از آنكه سايه دوباره پيدا شد، معلوم مي شود ظهر شده است.

توضيح المسائل، مسأله 729.


فرق غروب و مغرب.

زماني كه خورشيد از نظرها پنهان مي شود (در آخر روز) غروب ناميده مي شود و اما مغرب زماني است كه سرخي طرف مشرق كه بعد از غروب آفتاب پيدا مي شود از بين برود؛ بعضي گفته اند كه آن سرخي طرف مشرق از روي سر ناپديد شود، ولي حضرت امام مي فرمايند: آن سرخي به سمت سر انسان نمي رسد، بلكه همان طرف مشرق مقداري كه بالا مي آيد ناپديد مي گردد.
توضيح المسائل، مسأله 735، عروة الوثقى، اوقات الصلاة اليوميه، مسأله 1.


وقت مخصوص نماز ظهر و عصر.
وقت مخصوص نماز ظهر، از اول ظهر است تا وقتي كه از ظهر به اندازه خواندن نماز ظهر بگذرد و وقت مخصوص نماز عصر موقعي است كه به اندازه خواندن نماز عصر وقت به مغرب مانده باشد كه اگر كسي تا اين موقع نماز ظهر را نخواند ظهر او قضا شده و بايد نماز عصر را بخواند؛ البته بايد توجه داشت كه وقت مخصوص، براىِ مسافر و غير مسافر فرق دارد.

توضيح المسائل، مسأله 731، 737.


وقت مشترك نماز ظهر و عصر.
ما بين وقت مخصوص نمازظهر و وقت مخصوص نماز عصر وقت مشترك نماز ظهر و عصر است و اگر كسي اشتباهاً نماز عصر را پيش از نماز ظهر بخواند و بعد از نماز ملتفت شود، نمازش صحيح است.

توضيح المسائل، مسأله 731.


يادآوري.
1- اگر پيش از خواندن نماز ظهر سهواً مشغول نماز عصر شود و در بين نماز بفهمد اشتباه كرده است، چنانچه در وقت مشترك باشد، بايد نيت را به نماز ظهر برگرداند؛ يعني نيت كند كه آنچه تا به حال خوانده ام و آنچه را مشغولم و آنچه بعد مي خوانم همه نماز ظهر باشد و بعد از آنكه نماز را تمام كرد، نماز عصر را بخواند و اگر در وقت مخصوص به ظهر باشد، بايد نيّت را به نماز ظهر برگرداند و نماز را تمام كند و بعد نماز عصر را بخواند و احتياط آن است كه بعد از نماز عصر دوباره نماز ظهر و عصر را بخواند و اين احتياط خيلي مطلوب است. توضيح المسائل، مسأله 732.


وقت فضيلت نماز ظهر و عصر.
وقت فضيلت نماز ظهر از اول ظهر (زوال) است تا وقتي كه سايه شاخص به اندازه خودش شود - البته بعد از شروع به زياد شدن - و اما آخر وقت فضيلت نماز عصر اين است كه سايه شاخص دو برابر خودش شود و اما در ابتداي وقت فضيلت نماز عصر، مشهور علما فرموده اند كه از ابتداي شروع سايه قسمت دوّم شاخص. ولي حضرت امام مي فرمايند اظهر اين است كه ابتداي وقت فضيلت نماز عصر از وقتي است كه سايه شاخص به - خود برسد ولكن بعيد نيست كه از بعد از تمام شدن نماز ظهر باشد.

عروة الوثقى، اوقات الصلاة اليوميه، تحرير الوسيله، ج‏1، ص‏138.


يادآوري.
احتياط واجب آن است كه نماز جمعه را از موقعي كه عرفاً اول ظهر مي گويند تأخير نيندازد و اگر از اوايل ظهر تأخير افتاد، به جاي نماز جمعه نماز ظهر بخواند ولي بعضي مي گويند تا وقتي كه سايه شاخص مانند خودش بشود وقت دارد.

عروة الوثقى، اوقات الصلاة اليوميه و توضيح المسائل، مسأله 734.


نصف شب چه زماني است.
احتياط واجب آن است كه براي نماز مغرب و عشا و مانند اينها، شب را از اول غروب تا اذن صبح حساب كنند و براي نماز شب و مانند آن تا اول آفتاب حساب نمايند.

توضيح المسائل، مسأله 739.


وقت مخصوص نماز مغرب و عشا.
وقت مخصوص نماز مغرب از اول مغرب است تا وقتي كه از مغرب به اندازه خواندن سه ركعت نماز بگذرد، كه اگر كسي مثلا مسافر باشد و تمام نماز عشا را در اين وقت بخواند، احتياط مستحب آن است كه بعد از نماز مغرب نماز عشا را دوباره بخواند و وقت مخصوص نماز عشا موقعي است كه به اندازه خواندن نماز عشا به نصف شب مانده باشد، كه اگر كسي تا اين موقع نماز مغرب را نخوانده، بايد اول نماز عشا و بعد از آن نماز مغرب را بخواند؛ البته وقت مخصوص نماز عشا براي مسافر و غير مسافر فرق دارد.

توضيح المسائل، مسأله 736.


وقت مشترك نماز مغرب و عشا.
ما بين وقت مخصوص نماز مغرب و وقت مخصوص نماز عشا وقت مشترك نماز مغرب و عشا است كه اگر كسي در اين وقت اشتباهاً نماز عشا را پيش از نماز مغرب بخواند و بعد از نماز ملتفت شود نمازش صحيح است و بايد نماز مغرب را بعد از آن به جا آورد.

توضيح المسائل، مسأله 736.


وقت فضيلت نماز مغرب و عشا.
وقت فضيلت نماز مغرب، از اول مغرب است تا بر طرف شدن سرخي طرف مغرب، كه به آن حُمره مغربيه و يا شفق هم مي گويند و اما وقت فضيلت نماز عشا از بعد از بر طرف شدن آن سرخي است تا - از شب.

عروة الوثقى، اوقات الصلاة اليوميه.


يادآوري هاي اوقات مخصوص و مشترك نماز.
1- اينكه اول وقت، اختصاص به نماز ظهر (و همچنين نماز مغرب)، و آخر وقت اختصاص به نماز عصر (و همچنين نماز عشا) دارد، مراد آن است كه اگر عمداً نماز عصر در وقت مخصوص نماز ظهر و نماز عشا در وقت مخصوص نماز مغرب خوانده شود، باطل است. در اينجا چند مطلب استثنا شده است.
الف) اگر گمان پيدا كرد كه ظهر شده و نماز ظهر را شروع كرد - البته در مواردي كه گمان به دخول وقت كافي است - ولي در بين نماز وقت داخل شد، در اين صورت چون نمازش صحيح است، مانعي ندارد كه نماز عصر را در وقت مخصوص ظهر بخواند و لازم نيست به اندازه چهار ركعت از اول وقت گذشته صبر كند و بعد بخواند.
ب) اگر سهواً نماز عصر را قبل از نماز ظهر بخواند و از وقت فقط به مقدار چهار ركعت باقي مانده باشد، كه در اين صورت نماز ظهر را در وقت مخصوص عصر مي خواند.
ج) اگر در اول وقت كه مثلا وقت مخصوص نماز ظهر است، نماز ديگري غير از نماز عصر آن روز را بخواند، مانند نماز قضا مانعي ندارد.

عروة الوثقى، اوقات الصلاة اليوميه، مسأله 2.
2- تقسيم وقت به مختص و مشترك در مواردي ثمره عملي دارد؛ مثلا اگر زني در اول وقت بعد از گذشتن مقدار خواندن نماز ظهر حائض شود و نماز ظهر را نخوانده باشد، فقط قضاي نماز ظهر بر او واجب‏است و اگر در نزديك آخر وقت عذر او برطرف شود، اگر براي هر دو نماز وقت دارد، هر دو بر او واجب است، و اگر براي دومي وقت دارد - هر چند به اندازه يك ركعتش - فقط دومي واجب است و اگر براي دومي و حتي يك ركعت از اول وقت دارد، باز هم هر دو بر او واجب است.

عروة الوثقى، اوقات الصلاة اليوميه، مسأله 3 و احكام الاوقات، مسأله 15، تحريرالوسيله، ج‏1، ص‏140، مسأله 15.
3- كسي كه به اندازه خواندن يك ركعت وقت دارد، بايد نماز را به نيت ادا بخواند، ولي نبايد نماز را عمداً تا اين وقت تأخير بيندازد. بنابراين اگر شخصي مسافر به اندازه سه ركعت و شخص غير مسافر به اندازه پنج ركعت تا غروب وقت داشته باشد، بايد نماز ظهر را اول بخواند، اگر چه مقداري از نماز عصر، خارج وقت خوانده مي شود و همچنين در نماز مغرب و عشا، اگر شخص مسافر نباشد و تا نصف شب مقدار پنج ركعت وقت داشته باشد، بايد اول نماز مغرب، و اگر كمتر از پنج ركعت وقت داشته، بايد اول نماز عشا را بخواند؛ چون چهار ركعت آخر مخصوص وقت نماز عشا است، و اما اگر مسافر باشد و تا نصف شب به اندازه چهار ركعت وقت داشته باشد، بايد اول نماز عشا و بعد از آن نماز مغرب را بخواند و چون بعد از خواندن نماز مغرب ممكن است به اندازه يك ركعت يا بيشتر وقت داشته باشد، بايد فوري نماز مغرب را شروع كند و نيت آن هم اداست، اگر چه احتياط مستحب آن است كه نيت ادا و قضا نكند.

تحرير الوسيله، ج‏1، ص‏139، مسأله 9، عروة الوثقى، اوقات الصلاة اليوميه، مسأله 4.
4- واجب است نماز عصر بعد از نماز ظهر، و نماز عشا بعد از نماز مغرب خوانده شود، كه اگر عمداً جلوتر بخواند، باطل است، چه در وقت مختص به اولي باشد و چه در وقت مشترك، و اما اگر سهواً جلوتر بخواند يا در وقت مختص به اولي خوانده شده يا در وقت مشترك، و اگر در وقت مختص باشد، دو صورت دارد: يا تمامش در وقت مختص به اولي واقع شده و يا مقداري از آن در وقت مشترك داخل گرديده؛ اگر تمامش در وقت مختص به اولي واقع شده باشد، بنابر احتياط واجب باطل است و اگر در مقداري از وقت مشترك هم داخل شده، نمازش صحيح است و اما اگر سهواً در وقت مشترك جلوتر خوانده باشد، اگر بعد از نماز يادش بيايد، نمازش صحيح است و اگر در وسط نماز يادش بيايد، نيتش را به نماز قبلي بر مي گرداند، به شرطي كه جا براي عدول باشد؛ مثل اينكه در نماز مغرب و عشا وارد ركوع ركعت چهارم شده باشد كه در اين صورت، نماز را تمام كرده و دوباره نماز مغرب و بعد از آن عشا را مي خواند.

عروة الوثقى، اوقات الصلاة اليوميه، مسأله 3.
5 - هميشه عدول از نماز بعدي به قبلي جايز است، ولي عكسش جايز نيست؛ بنابر اين از عصر به ظهر و از عشا به مغرب مي شود عدول كرد - به شرط آنكه از محل عدول نگذشته باشد - و اما عكسش جايز نيست؛ بنابراين اگر به نيّت نماز ظهر مشغول نماز شود و يادش بيايد كه نماز ظهر را خوانده، عدول به نماز عصر جايز نيست و بايد نماز را بشكند و نماز عصر را بخواند.

تحرير الوسيله، ج‏1، ص‏139، مسأله 1، توضيح المسائل، مسأله 756.
6- در اين زمينه به مسائل 757 و 759 تا 796 مراجعه شود.


احكام وقت نماز.

1- اگر نماز قبل از وقت خوانده شود - حتي اگر مقداري از آن باشد - نماز باطل است و بايد انسان وقتي كه مي خواهد نماز بخواند به داخل شدن وقت علم داشته باشد، البته مي شود به جاي علم، به شهادت دو نفر عادل هم اعتماد نمود - البته در صورتي كه شهادت آنها از روي حس و مشاهده باشد؛ يعني ديده باشند كه سايه شاخص رو به زياد شدن به طرف مشرق نموده است، نه اينكه شهادت آنان نقل اذان ديگري باشد - اما شهادت يك نفر عادل كافي نيست، حتي اگر او مؤذن عادلي هم باشد، بنابر احتياط واجب كافي نيست؛ البته عده اي از فقها مي فرمايند به اذان او مي شود اعتماد كرد، ولي به هر حال به ظن و گمان به دخول وقت نمي شود اعتماد كرد، حتي براي كساني كه عذر خصوصي دارند؛ مانند كوري و در زندان بودن، كه بنابر احتياط واجب بايد نماز را تأخير بيندازند تا علم به دخول وقت پيدا كنند و اما كساني كه عذر عمومي دارند، مانند ابري يا غبارآلود بودن هوا، جايز است كه به ظن و گمان اعتماد نمايند.

عروة الوثقى، احكام الاوقات، مسأله 1، تحريرالوسيله، ج‏1، ص‏140، مسأله 16.
2- به مسائل 744، 745 و 746 توضيح المسائل مراجعه شود.
3- مستحب است كه انسان، نماز را در اول وقت آن بخواند و راجع به آن خيلي سفارش شده است و هر چه به اول وقت نزديك تر باشد، بهتر است و اما تأخير آن، گاهي از جهتي لازم، و گاهي بهتر است، كه به بعضي از موارد هر كدام اشاره مي شود.
بعضي از مواردي كه تأخير نماز از اول وقت لازم است.
الف) مسأله 752 توضيح المسائل؛.
ب) مسأله 753 توضيح المسائل؛.
ج) اگر وقت نماز وسعت دارد و طلبكار هم طلب خود را مطالبه مي كند، در صورتي كه ممكن است، بايد نمازگزار اول قرض خود را بدهد، بعد نماز بخواند و همچنين است اگر كار واجب ديگري - كه بايد فوراً آن را به جا آورد - پيش بيايد، مثلا ببيند مسجد نجس است و يا كسي در معرض خطر باشد و بخواهد او را نجات دهد، كه اول بايد مسجد را تطهير كرده و يا آن نفس محترمه را نجات دهد و بعد نماز بخواند و چنانچه اول نماز بخواند معصيت كرده، امّا نماز او صحيح است، ولي احتياط مستحب آن است كه نماز را دوباره بخواند.

عروة الوثقى، اوقات الرواتب، مسأله 15، توضيح المسائل، مسأله 754.


بعضي از مواردي كه تأخير نماز بهتر است.
1- تأخير نماز ظهر و عصر براي خواندن نافله آنها و همچنين نماز صبح، اگر نافله اش را قبل از دخول وقت نخوانده است؛.
2- تقديم نماز قضا براي كسي كه نماز قضا دارد؛.
3- كسي كه به واسطه عذري براي نماز تيمم مي كند، هر چند مي تواند در اول وقت نماز بخواند، ولي بهتر است آن را به تأخير بيندازد تا شايد عذرش برطرف شود و اما بقيه عذرها بنابر احتياط واجب بايد تأخير بيندازد؛.
4- براي كسي كه حالت اقبال و توجه در اول وقت ندارد (مثل شخص خواب آلود)؛.
5- براي تحصيل كمالي براي نماز؛ مانند: انتظار جماعت يا بيشتر شدن مأمومين يا حضور در مسجد و...؛.
6- مسافري كه در اول وقت بايد با عجله نماز بخواند؛.
7- تأخير نماز عصر و عشا به اول وقت فضيلتشان؛.
8- به خاطر گرمي هوا در ظهر كه تأخير بيندازد تا هوا خنك شود؛.
9- تأخير نماز مغرب براي كسي كه روزه است و گرسنگي يا تشنگي به او فشار آورده يا كسي منتظر اوست؛.
10- تأخير نماز صبح براي كسي كه بعد از طلوع صبح مقداري از نافله شب او باقي باشد و مي خواهد بخواند.

عروة الوثقى، في اوقات الرواتب، مسأله 13.




قضاي نمازهاي روزانه.

كسي كه نماز واجب خود را در وقت نخوانده - به خاطر خواب ماندن يا مستي يا بيهوشي يا...- و يا در وقت خوانده، ولي بعد فهميده كه نمازش باطل بوده و يا در وقت به خاطر نداشتن وضو يا غسل يا تيمم نمازش را بدون آنها (فاقدالطهورين) خوانده، بايد بعد از گذشتن وقت آن، نماز يا نمازها را قضا نمايد.


1- كساني كه قضاي نماز بر آنها لازم نيست:.
1- بچه وقتي كه بالغ شود؛.
2- ديوانه وقتي كه عاقل گردد؛.
3- انسان بيهوش، وقتي كه به هوش آيد؛.
4- كافر وقتي كه مسلمان شود؛.
5- زن حائض و نفساء، در صورتي كه بعد از وقت پاك شود.
البته تمام اينها در صورتي است كه در خارج وقت اين حالت بر ايشان پيش آيد و يا اگر در داخل وقت هم هست، آن قدر وقت كم باشد كه به مقدار خواندن حتي يك ركعت نماز هم وقت نداشته باشد و اما شخص بيهوش شده، شرط ديگري هم دارد و آن اينكه بيهوشي به دست خود و به اختيار خودش صورت نگرفته باشد والا بايد بنا بر احتياط واجب قضاي نمازهايش را به جا آورد.

عروة الوثقى، صلاة القضاء، مسأله 1-3.


2- كسي كه نمي داند چند نماز قضا دارد.
كسي كه چند نماز از او قضا شده و شماره آنها را نمي داند، مثلاً نمي داند چهارتا بوده يا پنج تا، چنانچه مقدار كمتر را بخواند كافي است و همچنين اگر شماره آنها را مي دانسته ولي آن را فراموش كرده، اگر مقدار كمتر را بخواند، كفايت مي كند؛ ولي بنابر احتياط مستحب، آن قدر بخواند كه علم پيدا كند كه نماز او از اين بيشتر نبوده است و همچنين اگر انسان احتمال دهد نماز قضايي دارد يا نمازقضايي را كه خوانده صحيح نبوده است، مستحب است احتياطاً قضاي آنها را به جا آورد.

عروة الوثقى، صلاة القضاء، مسأله 2630، توضيح المسائل، مسأله 1374، 1383.


3- آيا خواندن نماز قضا، واجب فوري است.
كسي كه نماز قضا دارد، بايد در خواندن آن كوتاهي نكند، ولي واجب نيست كه فوراً آن را به جا آورد؛ البته تا حدّي كه منجر به مسامحه و سهل انگاري و سبك شمردن دستورات دين نگردد و كسي كه نماز قضا دارد، مي تواند نماز مستحبي بخواند و حتي اگر نماز قضا از همين روز دارد، مي تواند قبل از خواندن نمازي كه قضا شده، نماز ادايي را بخواند و لازم نيست نماز قضا را جلو بيندازد - ولو بعضي از فقها در همين قسم اخير احتياط واجب دارند كه اول نماز قضا را بخواند - ولي احتياط مستحب آن است كه اول نماز قضا را بخواند، خصوصاً اگر نماز قضا از همان روز باشد.

عروة الوثقى، صلاة القضاء، مسأله 27- 29، 31، تحرير الوسيله، ج‏1، ص‏227، مسأله 13.


4- آيا كس ديگري مي تواند نماز قضاي انسان را بخواند.
تا انسان زنده است، ديگري نمي تواند نمازهاي قضاي او را بخواند، هر چند خود شخص از خواندن نمازهاي قضايش عاجز باشد و اما بعد از مردنش مي شود.

عروة الوثقى، صلاة القضاء، مسأله 32، توضيح المسائل، مسأله 1387.


5- كيفيت خواندن نمازهاي قضا (ترتيب، شكسته يا تمام جماعت).
در نمازهايي كه ترتيب در اداي آنها شرعاً معتبر است، مانند: ظهر و عصر و مغرب و عشا در يك روز، در قضاي آنها هم بايد ترتيب رعايت شود و در بقيه بهتر است به ترتيب خوانده شود و اما در باره شكسته و يا تمام خواندن بايد گفت: نماز را همان طور كه فوت شده، بايد قضا نمود، يعني اگر شكسته فوت شده، بايد شكسته، و اگر تمام فوت شده، بايد به صورت تمام، قضا نمايد و در جاهايي كه وظيفه او جمع كردن بين شكسته و تمام بوده و نمازش فوت شده، بايد، هم شكسته و هم تمام، قضا نمايد و نماز قضا را با جماعت هم مي شود خواند، چه نماز امام جماعت قضا باشد يا ادا و لازم نيست هر دو يك نماز را بخوانند؛ مثلا اگر نماز قضاي صبح را با نماز ظهر و عصر امام بخواند، اشكال ندارد.

عروة الوثقى، صلاة القضاء، مسأله 12، 16، تحرير الوسيله، ج‏1، ص‏225، مسأله 8، توضيح المسائل، مسأله 1388.


6- در چه زماني مي توان نماز قضا را به جا آورد.
نمازهاي قضا را مي شود در تمام اوقات شبانه روز خواند، چه در سفر و چه در حضر، و اگر بخواهد در سفر، نمازهاي فوت شده در غير حال سفررا بخواند، بايد آنها را تمام بخواند و اگر در حضر (غير مسافرت) بخواهد نمازهاي فوت شده در مسافرت را قضا نمايد بايد شكسته قضا نمايد.

عروة الوثقى، صلاة القضاء، مسأله 10.


7- كساني كه عذر دارند آيا مي توانند نماز قضا بخوانند.
كساني كه با حالت عذر نماز مي خوانند، مثل كسي كه بايد در حال نشسته نماز بخواند، بنابر احتياط واجب بايد خواندن نمازهاي قضاي خود را تا وقتي كه عذر او برطرف نشده به تأخير بيندازند، مگر كسي كه عذرش تا آخر عمر ادامه پيدا كند، يا از زود مردن خود بترسد - به خاطر ظاهر شدن نشانه هاي مرگ - و يا به خاطر اينكه چون نمي توانسته وضو بگيرد يا غسل كند، به جاي وضو و غسل تيمم كرده، كه در اين صورت مي تواند بخواند، ولي در اين صورت اخير بهتر است به جا آوردن نماز قضا را به تأخير بيندازد.

عروة الوثقى، صلاة القضاء، مسأله 34، تحريرالوسيله، ج‏1، ص‏226، مسأله 12، توضيح المسائل، مسأله 716.





مواردي كه بايد ما في الذمه نيت نمود.
گاهي اوقات انسان بايد در نيت نمازش نه نيت ادا بكند و نه نيّت قضا، بلكه بايد مافي الذمه (يعني آنچه به گردن اوست) نيّت داشته باشد كه ما به بعضي از موارد آن اشاره مي نماييم.
1- اگر از روي معصيت يا به واسطه عذرى، مانند: خواب ماندن يا فراموشي يا... نماز مغرب و عشا را تا نصف شب نخواند، بنابر احتياط واجب، بايد تا قبل از اذان صبح بدون اينكه نيّت ادا و قضا كند، به جا آورد.

عروة الوثقى، ، اوقات الصلاة اليومية، توضيح المسائل، مسأله 740.





وقت اداي نافله ظهر.

نافله ظهر پيش از نماز ظهر خوانده مي شود و وقت آن از اول ظهر است تا موقعي كه آن مقدار از سايه شاخص كه بعد از ظهر پيدا مي شود به اندازه - آن شود؛ مثلا اگر درازاي شاخص هفت وجب باشد، هر وقت مقدار سايه اي كه بعداز ظهر پيدا مي شود به دو وجب رسيد، آخر وقت نافله ظهر است.

توضيح المسائل، مسأله 768.


وقت اداي نافله عصر.

نافله عصر پيش از نماز عصر خوانده مي شود و وقت آن تا موقعي است كه آن مقدار از سايه شاخص كه بعد از ظهر پيدا مي شود، به - آن برسد و چنانچه بخواهد نافله ظهر يا نافله عصر را بعد از وقت آنها بخواند، بهتر است نافله ظهر را بعد از نماز ظهر و نافله عصر را بعد از نماز عصر بخواند و بنابر احتياط واجب نيّت ادا و قضا نكند.

توضيح المسائل، مسأله 769.


يادآوري.
بنابراحتياط واجب جايز است كه نافله ظهر و عصر را قبل از زوال بخواند؛ البته در صورتي كه بداند بعد از زوال نخواهد توانست آن را بخواند.

تحرير الوسيله، ج‏1، ص‏137، مسأله 5.


وقت نافله روز جمعه.

بيست ركعت نافله روز جمعه را هم مي توان قبل از زوال خواند و هم بعد از زوال.

تحرير الوسيله، ج‏1، ص‏137، مسأله 5.


وقت اداي نافله مغرب.

وقت نافله مغرب، بعد از تمام شدن نماز مغرب است تا وقتي كه سرخي طرف مغرب - كه بعد از غروب كردن آفتاب در آسمان پيدا مي شود - از بين برود.

توضيح المسائل، مسأله.


وقت اداي نافله عشا.

وقت نافله عشا بعد از تمام شدن نماز عشا تا نصف شب است و بهتر است بعد از نماز عشا بلافاصله خوانده شود.

توضيح المسائل، مسأله 771.


وقت اداي نماز شب.

وقت نافله شب از نصف شب است تا اذان صبح و بهتر است نزديك اذان صبح خوانده شود.

توضيح المسائل، مسأله 773.


يادآوري.
1- مسافر و كسي كه براي او سخت است نافله شب را بعد از نصف شب بخواند (مانند جواناني كه خوابشان سنگين است و يا اشخاص مريض و يا پير و...) مي تواند آن را اول شب به جا آورد، ولي شايسته است كه آن را به نيّت تعجيل انجام دهد، نه نيّت ادا.

توضيح المسائل، مسأله 774، عروة الوثقى، في اوقات الرواتب، مسأله 9.
2- كسي كه نمي تواند نصف شب براي نماز شب بيدار شود، اگر امر دائر شود بين اينكه اول شب بخواند يا فردا قضاي آن را به جا آورد، قضا كردن ترجيح دارد.

عروة الوثقى، في اوقات الرواتب، مسأله 10.


وقت اداي نافله صبح.

نافله صبح پيش از نماز صبح خوانده مي شود و وقت آن بعد از گذشتن از نصف شب، به مقدار خواندن يازده ركعت نماز شب است؛ ولي احتياط آن است كه قبل از فجر اول نخوانند، مگر آنكه بعد از نافله شب بلافاصله بخوانند، كه در اين صورت مانعي ندارد.

توضيح المسائل، مسأله 772.