استاد محمدرضا شجريان مهر ۱۳۱۹ در مشهد زاده شد. آوازخواني را از كودكي با همان لحن كودكانه آغاز كرد. از كودكي با توجه به استعداد و صداي خوبش تحت تعليم پدر كه خود قاري قرآن بود مشغول به پرورش صداي خويش شد و در ۱۰ سالگي در راديو به تلاوت قرآن ميپرداخت. در سال ۱۳۵۷ در مسابقه تلاوت قرآن كشوري رتبه اول را به دست آورد. در سال ۱۳۳۷ به راديو خراسان رفت و در رشته آواز مشغول فعاليت شد. سپس براي اجراي برنامههاي گلها به تهران نزد استاد پيرنيا دعوت شد و در بيش از يكصد برنامه گلها و برگ سبز شركت كرد. او از سال ۱۳۴۵ با احمد عبادي آشنا شد و از سال ۱۳۴۶ در كلاس مهرتاش شركت نمود.
در ۱۳۵۰ با فرامرز پايور آشنا شد و يادگيري سنتور و رديفهاي آوازي را دنبال كرد. از سال ۱۳۵۲ نزد عبدالله دوامي كليه رديفهاي موسيقي و شيوههاي تصنيفخواني را فرا گرفت. در سال ۱۳۵۴ نزد نورعلي خان برومند سبك سيد حسين طاهرزاده را فرا گرفت.
شيوههاي آوازي اقبال السلطان، تاج اصفهاني، ميرزا ظلي، اديب خوانساري، قوامي و بنان را روي صفحات و نوارها به دقت دنبال كرد. از سال ۱۳۵۴، تدريس هنرجويان را در رشته آواز در دانشكده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران آغاز كرد و در سال ۱۳۵۸ با تعطيلي اين رشته كار تدريس خود را پايان داد.
در ۱۳۵۷ چندين سرود ميهني اجرا كرد و همكاري خود را با سازمانهاي دولتي ادامه نداد و در خانه به تحقيق و تدوين رديفهاي آوازي پرداخته و به آموزش شاگردان قديمياش همت گماشت. شجريان اكنون به همراه پسرش همايون شجريان به ترويج و اشاعه موسيقي اصيل و سنتي ايراني ميپرداز
براي اولين بار در سن ۱۰ سالگي به تلاوت قرآن در راديو محلي پرداخت و در سال ۱۳۳۷، ۱۸ ساله بود كه مشغول به همكاري با راديو خراسان شد. سال ۱۳۴۶ به تهران آمد و در اواخر دهه ۴۰ و تا سال ۵۶ با «راديو ايران» همكاري كرد. به دليل مخالفت خانواده با نام مستعار «سياوش بيدگاني» در برنامه «برگ سبز» و «گلهاي تازه» اجراهاي بسياري توسط كنسرت راديو به همراه محمدرضا لطفي، جليل شهناز، حسن ناهيد، ناصر فرهنگفر و ديگر نوازندگان آن دوره اجرا كرد. در سالهاي آخر حكومت محمدرضا شاه پهلوي، شاه ايران، همكاري خود را به گفته خود به دليل «پخش آهنگهاي مبتذل» با راديو و تلويزيون قطع كرد. پس از انقلاب ۱۳۵۷ ايران و متعاقب آن انقلاب فرهنگي سال ۱۳۵۹ و قطع برنامههاي موسيقي، همكاري او نيز با راديو قطع شد.
در سالهاي اخير و پس از اصلاحات، راديو فرهنگ، در برنامه نيستان برخي از كارهاي قديمي و جديد او را پخش ميكند، همچنين شبكه چهار جمهوري اسلامي در برنامهاي تحت عنوان آواي ايراني، با استفاده از «گنجينه گلهاي تازه راديو ايران» آواز شجريان را همراه با تصاويري از خوشنويسي، نگارگري و ديگر هنرهاي ايراني پخش ميكند
در ۱۳۵۰ با فرامرز پايور آشنا شد و يادگيري سنتور و رديفهاي آوازي را دنبال كرد. از سال ۱۳۵۲ نزد عبدالله دوامي كليه رديفهاي موسيقي و شيوههاي تصنيفخواني را فرا گرفت. در سال ۱۳۵۴ نزد نورعلي خان برومند سبك سيد حسين طاهرزاده را فرا گرفت.
شيوههاي آوازي اقبال السلطان، تاج اصفهاني، ميرزا ظلي، اديب خوانساري، قوامي و بنان را روي صفحات و نوارها به دقت دنبال كرد. از سال ۱۳۵۴، تدريس هنرجويان را در رشته آواز در دانشكده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران آغاز كرد و در سال ۱۳۵۸ با تعطيلي اين رشته كار تدريس خود را پايان داد.
در ۱۳۵۷ چندين سرود ميهني اجرا كرد و همكاري خود را با سازمانهاي دولتي ادامه نداد و در خانه به تحقيق و تدوين رديفهاي آوازي پرداخته و به آموزش شاگردان قديمياش همت گماشت. شجريان اكنون به همراه پسرش همايون شجريان به ترويج و اشاعه موسيقي اصيل و سنتي ايراني ميپرداز
براي اولين بار در سن ۱۰ سالگي به تلاوت قرآن در راديو محلي پرداخت و در سال ۱۳۳۷، ۱۸ ساله بود كه مشغول به همكاري با راديو خراسان شد. سال ۱۳۴۶ به تهران آمد و در اواخر دهه ۴۰ و تا سال ۵۶ با «راديو ايران» همكاري كرد. به دليل مخالفت خانواده با نام مستعار «سياوش بيدگاني» در برنامه «برگ سبز» و «گلهاي تازه» اجراهاي بسياري توسط كنسرت راديو به همراه محمدرضا لطفي، جليل شهناز، حسن ناهيد، ناصر فرهنگفر و ديگر نوازندگان آن دوره اجرا كرد. در سالهاي آخر حكومت محمدرضا شاه پهلوي، شاه ايران، همكاري خود را به گفته خود به دليل «پخش آهنگهاي مبتذل» با راديو و تلويزيون قطع كرد. پس از انقلاب ۱۳۵۷ ايران و متعاقب آن انقلاب فرهنگي سال ۱۳۵۹ و قطع برنامههاي موسيقي، همكاري او نيز با راديو قطع شد.
در سالهاي اخير و پس از اصلاحات، راديو فرهنگ، در برنامه نيستان برخي از كارهاي قديمي و جديد او را پخش ميكند، همچنين شبكه چهار جمهوري اسلامي در برنامهاي تحت عنوان آواي ايراني، با استفاده از «گنجينه گلهاي تازه راديو ايران» آواز شجريان را همراه با تصاويري از خوشنويسي، نگارگري و ديگر هنرهاي ايراني پخش ميكند