پدر آن شب اگر خوش خلوتی پیدا نمیکردی

توای مادر اگر شوخ چشمی ها نمیکردی

تو هم ای آتش شهوت شرر برپا نمیکردی

کنون من هم به دنیا بی نشان بودم

پدر آن شب جنایت کرده ای شاید نمیدانی

به دنیایم هدایت کرده ای شاید نمیدانی

از این بابت خیانت کرده ای شاید نمیدانی

من زاده شهوت شبی چرکینم

در مذهب عشق کافری بی دینم

من اشک سکوت مرده در فریادم

آثار شب زفاف طعمیست پلید

خونی که فسرده در دل خونینم

دادی سروپا شکسته در بیدادم

اینها همه هیچ.... ای خدای شب عشق... نام شب عشق را که برد از یادم