SABA
مهمان گرامی به انجمن صبا خوش آمدید.

شما در حال مشاهده انجمن به صورت مهمان هستید که در این حالت دسترسی های لازم برای استفاده کامل را ندارید. با عضویت رایگان شما قادر به مشارکت در بحث ها , دانلود فایل ها , ارسال مطلب و نظرخواهی و ... خواهید شد. مراحل ثبت نام آسان و سریع می باشد , همین ثبت نام حالا کنید!

اگر کلمه عبور خود را فراموش کرده اید آن را بازیابی کنید.
اگر در مراحل ثبت نام یا ورود به انجمن با مشکل مواجه شدید با ما تماس بگیرید.


SABA
هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.

SABAورود

froum

http://01.music-persian.info/ftopicp-137990.html
http://01.music-persian.info/ftopicp-137990.html
http://01.music-persian.info/ftopicp-137990.html
http://01.music-persian.info/ftopicp-137990.html

descriptionمروری بر تاریخچه ی ویلن Emptyمروری بر تاریخچه ی ویلن

more_horiz
طبق مطالعات انجام شده بر روی آثار بر جای مانده جای مانده از سده های آغازین میلادی، اعم از متون ادبی و آثار هنری(نقاشی، کنده کاری و …) تاریخچه ی سازهای آرشه به سازی تک-سیم از خانواده ی رباب که هنوز هم نواختن نوعی از آن در مناطقی از هند رواچ دارد، باز می گردد. به مرور زمان این گروه سازی در قسمتهایی از هند، ایران، شمال آفریقا و عراق امروزی کامل شده و از گستره ی صوتی بیشتری نیز بهره مند می شوند که سازهای "سارانگی"(۶) ، "قیچک" و "کمانچه" از باز ماندگان این خانواده هستند. تمامی سازهای آرشه ای آن زمان که در منطقه ی خاورمیانه متداول بوده اند، از کاسه ای چوبی به اشکال مختلف و رویه ای از پوست تشکیل می شدند به طوری که خرک ساز بر روی این صفحه ی پوستی قرار می گرفته است. لازم به ذکر است که تمامی این سازها به صورت عمودی(همانند کمانچه) یا با کمی زاویه، مایل به سمتی نواخته میشدند. طبق شواهد موجود، این سازها در سده ی نهم میلادی وارد اروپا شده و با سازهایی از خانواده ی بربط که قبل از این به اروپا رفته بود تلفیق شدند و گروه سازی جدیدی با بدنه ای کاملا چوبی پدید آمد که "ربک" (۷)و "فیدل"(۸) از این گروهند. در سده ی دهم میلادی سازها از کلیسا اخراج شدند و به جز ارگ بقیه تا مدتها در هنر مذهبی مسیحی جایی نداشتند چرا که از نظر کلیسا، موسیقی سازی آن زمان کفر آمیز بود و موسیقی مذهبی منحصر به موسیقی آوازی میشد. در نتیجه موسیقی سازی در بین مردم به حیات خود ادامه داد. البته این تحریم چندان نپایید و با تاسیس مذاهب جدید، موسیقی سازی دوباره به مراسم مذهبی راه یافت.
همزمان با تکامل سازهای آرشه ای که ایستاده نواخته می شدند، نوعی از فیدل در سده ی دوازدهم میلادی وارد موسیقی مذهبی شد که به صورت افقی نواخته می شد و روی سینه ی نوازنده قرار می گرفت (شبیه به نحوه ی ویولن نواختن اقوام کولی). به تدریج انواعی دیگری از خانواده ی فیدل با نام "ویول" (۹)در سده های پانزدهم و شانزدهم میلادی پدید آمدند. ویول ها در اندازه های مختلف و به اشکال مختلف ساخته شدند. برخی دارای سیم های "واخوان" (مانند لیرا دا براچو ۱۰) بودند که با نواخته شدن برخی نتها، سیمهای واخوان که از زیر خرک و در برخی نمونه ها از کنار دسته عبور می کردند مرتعش می شدند و برخی دیگر مانند "ویولا دا گامبا"(۱۱) در دسته دارای پرده هایی از روده ی گوسفند بودند(همچون لوت). در سده ی شانزدهم "گاسپارو برتولونی" مشهور به "گاسپارو دا سالو"(۱۲) با تغییر در ساختمان ویول، سازی جدید با نام "ویولن" ابداع کرد. با پدیدار شدن ویولن، گروهی در برابر این ساز جبهه گرفتند و صدای آن را نسبت به صدای لطیف ویول، خشن می دانستند در نتیجه تا مدتها سازهای گروه ویول به حیات خود ادامه داده و همچنان در محافل هنری نواخته می شدند. از طرفی دیگر، ویژگی های ویولن از جمله شفافیت صدای و همچنین آسانی نواختن، روز به روز افراد بیشتری را به سمت این ساز جدید جذب می کرد.
با افزایش متقاضیان ویولن، "گاسپارو دا سالو" کارگاهی در "برشا"(۱۳) تأسیس کرد و همزمان با ساخت ویولن، شاگردانی نیز تربیت نمود که در بین آنها می توان از آندرا آماتی(۱۴) نام برد که به سال 1560 کارگاهی در "کرمونا"(۱۵) افتتاح کرد و مکتب ویولن سازی کرمونا را بنیان نهاد. پسران آندرا آماتی "آنتونیوس" و "هیرونیموس" تغییراتی در الگوی پدر دادند که مهمترین آن، تغییراتی در سوراخ "اف" بود. بعد از این نسل، پسر هیرونیموس"نیکولو" الگوی باقی مانده از پدران خود را کاملتر کرد و اندازه ی بدنه را بزرگتر در نظر گرفت.
در سال 1630 طاعون در کرمونا شیوع یافت. نیکولو آماتی بدلیل نداشتن وارث، شاگردانی را پذیرفت که از آنها می توان به "آندرا گوارنری"(۱۶) ، "جاکوب اشتاینر"(۱۷) و "آنتونیو استرادیواری" اشاره کرد.این شاگردان برای بهتر نمودن صدای ویولن، هر کدام الگوی ویولنهای آماتی را به نوعی تغییر دادند. بارز ترین تغییرات الگوی ساز ایشان بدین شرح است:
آندرا گوارنری حجم جعبه ی ساز کمی را افزایش داد و علاوه بر پهن تر کردن جعبه ی صدا، سوراخهای "اف" (۲۱) را بزرگتر و پهن تر ساخت. او همچنین برای به دست آوردن قوس هایی تندتر، چوب را تحت فشار قرار می داد.
جاکوب اشتاینر از نظر ابعاد چندان تغییری در الگوی آماتی به وجود نیاورد، اما با افزایش انحنای صفحه ی رو و پشت، فاصله ی آنها را در بخش مرکزی صفحه بیشتر کرد. به دلیل افزایش انحنای صفحه، اجباراً شیب دسته ی ویولنهای اشتاینر نسبت به بدنه ی اصلی افزایش یافت. او همچنین انحنای سوراخهای "اف" را بیشتر نمود. در برخی سازهای باقی مانده از اشتاینر به جای مارپیچ حلزونی انتهای دسته، سر شیر تراشیده شده است.
آنتونیو استرادیواری که شاگرد جوان تری در مکتب آماتی محسوب می شد، با بررسی الگوی های ارائه شده از سازندگان همدوره و پیشین، الگوی جدیدی را ارائه کرد. استرادیواری در الگوی خود نسبت اندازه های دو بخش پایین و بالای جعبه ی صدا را به هم نزدیکتر کرد. او از عرض بخش پایینی صفحه های رو و پشت و همچنین از ارتفاع کلاف نیز کاست. البته عوامل بسیاری در این الگوی جدید تغییر کردند:
مسطح تر کردن قوس های صفحه های رو و پشت، انتخاب جنس، محل برش و نوع بافت چوب، نحوه ی خشک کردن چوب، نحوه ی رنگ آمیزی و همچنین ترکیبات رنگ مصرفی و از همه مهمتر، شکل و اندازه ی سوراخهای صدا (اف).
در طول دوران کاری استرادیواری، این عوامل کمی تغییر کردند. به صورتی که امروزه چند نسل از ویولنهای ساخت او با کیفیتهای صدایی گوناگون، از چوبهای متفاوت با بافتهای متفاوت و همچنین با رنگهای گوناگون موجود است.
به طور کلی دوران کاری استرادیواری به دو دوره تقسیم می شوند:
۱- دوران جوانی و میانسالی تا سال 1700
۲- دوران کهنسالی تا سال 1737
در دوره ی اول استرادیواری سعی بر یافتن الگویی برای هر چه شفافتر کردن و بهتر نمودن برد صدا داشت. اوج این دوره سازهای ساخته شده در سال 1699 است که دو نمونه آن هم اکنون نزد "گیل شحام" و "آن-سوفی موتر" نگهداری می شوند.
سارازاته: زیگونروایزن. با نوازندگی گیل شحام. اجرا شده با ویولن Countess Polignacساخته ی استرادیواری-1699
سارازاته: زیگونروایزن. با نوازندگی آن-سوفی موتر. اجرا شده با ویولن ساخت استرادیواری-1699
در دوره ی دوم استرادیواری سعی بر افزایش عمق صدای ساز داشت. از تغییرات ایجاد شده در این دوران، می توان به عریض تر شدن قالب ویولن اشاره کرد. سازهای این دوران علاوه بر داشتن خصوصیات سازهای قبلی، از عمق صدای مناسبی نیز برخوردار بودند. در فاصله ی سالهای ۱۷۰۰ و ۱۷۲۰ کاملترین نمونه ی سازهای استرادیواری ساخته شد. ازین رو این سالها را دوران طلایی استرادیواری می نامند. از آثار برجسته ی این دوران می توان ویولنهای "یواخیم" ، "مارسیک" ، "دلفین" ، "مسیح" و "سویل" را نام برد.
اسنه: مدیتیشن. با نوازندگی ایتزاک پرلمن. اجرا شده با ویولن "سویل" ساخته ی استرادیواری-1714
فرانک: موومان آخر از سونات برای ویولن و پیانو. با نوازندگی داوید اویستراخ. اجرا شده با ویولن "مارسیک" ساخته ی استرادیواری- 1715
دورژاک: هومورسک. با نوازندگی یاشا هایفتز. اجرا شده با ویولن "دلفین" ساخته ی استرادیواری - 1714
ایزایی: ابسسیون از سونات ۲. با نوازندگی ماکسیم ونگرف. اجرا شده با ویولن "کروتزر" ساخته ی استرادیواری - 1727
بعد از استرادیواری، سازندگانی از خانواده ی او و خانواده ی گوارنری زیر نظر این اساتید تربیت شدند که در میان آنها تنها ویولنهای "جوزپه گوارنری دل جزو" با ویولنهای ساخته ی استرادیواری برابری می کرد و در برخی موارد از نظر حجم و برد صدا از آنها بهتر بود. سازهای "دل جزو" نیز در سالهای کاری وی دچار تغییراتی عمدتاً در سوراخهای "اف" و بافت چوب در صفحه ی پشتی ویولن شدند. از معروفترین ویولنهای ساخته ی دل جزو میتوان از ویولنهای "سوره" ، "ویوتام" ، "گیبسون" ، "داوید" و "کانن" نام برد.
با آنکه ویولنهای دل جزو از نظر کیفیت صدایی با سازهای اساتید پیشین برابری می کردند، اما تا زمانی که پاگانینی با آنها نواخت و قابلیتهای سازهای وی را معرفی کرد، چندان مورد توجه مردم قرار نگرفته بود.
روسینی: آرایشگر سویل. با نوازندگی یاشا هایفتز. اجرا شده با ویولن "داوید" ساخته ی دل جزو - 1742
پاگانینی: لاکامپانلا. با نوازندگی ماسیمو کوارتا. اجرا شده با ویولن "کانن" ساخته ی دل جزو-1742
باخ: شاکن. با نوازندگی ایتزاک پرلمن. اجرا شده با ویولن "سوره" ساخته ی دل جزو - 1740
سازهای "استرادیواری" و "دل جزو" علاوه بر زیبایی و شفافیت صدا، دارای چند خصوصیت دیگر نیز بودند که بعد از ۳۰۰ سال هنوز شخصی نتوانسته به همان کیفیت آن را عرضه کند:
- برد صدایی بالا، به طوری که در سالنهای بزرگ (استاندارد) صدای این ویولنها تا فاصله ی ۴۰ الی ۵۰ متری به وضوح قابل شنیدن است.
2- عدم افت کیفیت صدا و تداخل نتها در اجرای قطعات با سرعت های بالا(مانند آثار پاگانینی و ...)
3- عدم افت کیفیت صدا بعد از رنگ آمیزی ساز و بهبودی صدا بعد از خشک شدن کامل رنگ.
رنگی که امروزه بر روی ویولن زده می شود، از کیفیت صدای آن ساز نسبت به قبل از رنگ آمیزی می کاهد. به همین دلیل سازندگان سعی می کنند تا حد ممکن چوب را با لایه ی بسیار نازکی از رنگ بپوشانند تا از کیفیت صدای ساز کمتر بکاهد و سریعتر نیز خشک شود.

descriptionمروری بر تاریخچه ی ویلن Emptyرد: مروری بر تاریخچه ی ویلن

more_horiz
inam az saze morede alageye man مروری بر تاریخچه ی ویلن 407969

descriptionمروری بر تاریخچه ی ویلن Emptyرد: مروری بر تاریخچه ی ویلن

more_horiz
خاله مرسی
privacy_tip صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد
power_settings_newقم بتسجيل الدخول للرد