سیمین بهبهانی

در 28 تیر ماه سال 1306 در خانه پدر بزرگش متولد شد. پدرش عباس خلیلی ، نویسنده ، پژوهنده و مدیر روزنامه ی اقدام بود و مادرش فخر عظما ارغون ،نویسنده ، شاعر ، روزنامه نگار و مترجم توانا در زبان فرانسوی ، انگلیسی و عربی بود.
در سال 1309 پدر و مادرش از هم جدا شدند و او راهی کودکستان آمریکایی در تهران شد و در سال 1321 گواهی نامه ی پایان دوره ی تحصیلی دبیرستان را در رشته ی خانه داری اخذ نمود.
او در سال 1324 در مدرسه ی عالی مامایی ثبت نام کرد ولی سال بعد به علت نشر مقاله یی انتقادی از احوال ناهنجار مدرسه در روزنامه ی مرد امروز از دانشگاه اخراج میشود با این که خودش می گوید هنوز هم نمی داند چه کسی آن مقاله را نشر کرده بود.
اسفند ماه همان سال با حسن بهبهانی دبیر زبان انگلیسی ازدواج کرد . حاصل این ازدواج دو پسر به نام های علی و حسین ویک دختر به نام امید بود.
اولین کتابش در سال 1330 به نام سه تار شکسته منتشر شد.
او در سال 1348 از شوهرش جدا شد وسال بعد با منوچهر کوشیار ازدواج کرد که متاستفانه14 سال بعد همسرش بر اثر بیماری قلبی در گذشت.
در سال 1362 ارژن ، نوه ی هشت ساله اش بر اثر سرطان خون می میرد . دشت ارژن مجموعه ای از غزل های نو آیین شاعر با حدود سی هشت وزن بی سابقه به نشر در می آید.
گزینه اشعار سیمین که پس از 4 سال در سال 1367 اجازه ی چاپ گرفته بود دو سال بعد از چاپ با حذف شماری از سروده ها در دسترس قرار می گیرد.

اين مطلب آخرين بار توسط hengameh در 11/14/2009, 12:41 ، و در مجموع 1 بار ويرايش شده است.

namordimo modir anjomaneh adabiyatemonam didim

da77 نوشته است:

namordimo modir anjomaneh adabiyatemonam didim

man azoon modiram ke aslan peyda nemishe

وفادار

بگذار که در حسرت دیدار بمیرم
در حسرت دیدار تو بگذار بمیرم

دشوار بود مردن وروی تو ندیدن
بگذار به دلخواه تو دشوار بمیرم

بگذار که چون ناله ی مرغان شباهنگ
در وحشت و اندوه شب تار بمیرم

بگذار که چون شمع کنم پیکر خود آب
در بستر اشک افتم و ناچار بمیرم

می میرم ازین درد که جان دگرم نیست
تا از غم عشق تو دگر بار بمیرم

تا بوده ام ، ای دوست ، وفادار تو بودم
بگذار بدانگونه وفادار بمیرم

عجب

عجب وکوفت :\{saba}2:

مدیر ادبیات شدی

مشکله شکلام درست کردم شب میام توی قسمته مدیریت آموزش عکس اضافه کردن به پستام میگم